در آینهی شرق: بازیای که میخواست افسانه باشد، اما اسیر سایهها شد
وقتی صحبت از Assassin’s Creed میشود، ذهن ما بهسوی تمدنهای گمشده، توطئههای پنهان و جنگ میان دو نظم فلسفی کشیده میشود. با Mirage، یوبیسافت نوید بازگشت به خاستگاه این نبرد را میدهد – در قلب جهان اسلام، در سرزمینهایی که فاصلهای با ایران امروز ندارند. بازی میخواهد مخاطب را به بغداد طلایی ببرد؛ جاییکه سایهها بیش از شمشیرها صحبت میکنند، و خنجر پنهان، داور نهایی حقیقت است.

مشخصات فنی و سازنده:
نام کامل بازی: Assassin’s Creed Mirage
توسعهدهنده: Ubisoft Bordeaux
ناشر: Ubisoft
موتور بازی: Anvil Engine
سال انتشار: ۲۰۲۳
پلتفرمها: PS4، PS5، Xbox Series X/S، Xbox One، PC
سبک: اکشن ماجراجویی – مخفیکاری
مدت زمان تجربه کمپین اصلی: حدود ۱۲ تا ۱۵ ساعت
بغداد، الموت و قزوین؛ شرقِ تاریخی، فراموششده در روایت مدرن
Mirage بازیکن را به بغداد قرن نهم میبرد، در اوج دوران خلافت عباسی. شهری شلوغ، پر از تقاطع فرهنگ، سیاست و مذهب. اما مهمتر از آن، بازی در بخشهایی شما را به الموت و قزوین نیز میبرد – مناطقی که در شکلگیری فرقهی اساسینها نقش محوری داشتهاند.
در این نسخه، اشارههایی مستقیم به ایران تاریخی وجود دارد، از جمله شخصیتهایی از الموت، خطاطی فارسی-عربی، معماری الهامگرفته از هنر ایرانی و گفتوگوهایی که به تضادهای فرهنگی زمانه اشاره دارند. با اینحال، همه اینها تنها در لایه سطحی باقی میمانند و تبدیل به یک روایت عمیق نمیشوند.
شخصیتپردازی باسم: انسانی در میانهی گناه، نظم و رستگاری
باسم ابن اسحاق، قهرمان این نسخه، با قهرمانهای قبلی فرق دارد. او نه جنگجویی سلطهطلب است، نه فیلسوفی عمیق. او یک انسان گمشدهست. یک دزد خیابانی با گذشتهای تاریک، رؤیایی از آزادی، و ترسی درونی که رهایش نمیکند. Mirage با تمرکز بر سالهای ابتدایی زندگی باسم، ما را با درونیات او، شکهای وجودیاش، و شکلگیری هویتش به عنوان “پنهانشده” آشنا میکند.
باسم شخصیتی پُرکشمکش است:
از زندگیاش گریزان است
به قدرت شک دارد
و بین انتقام و حقیقت بلاتکلیف مانده
شاید این از نظر طراحی شخصیتی، یکی از پیچیدهترین کاراکترهای Assassin’s Creed باشد – حتی اگر روایت بازی نتواند تمام ابعاد او را بهدرستی باز کند.

روایت اصلی بازی: خیانت، حقیقت و جستوجوی رستگاری در دنیایی پُر از سایه
داستان Mirage از بغداد آغاز میشود. باسم که ابتدا یک سارق جوان است، در مسیر فرارش از ظلم خلافت، توسط فرقهی «پنهانشدگان» نجات مییابد. آنها او را آموزش میدهند، هویتی تازه به او میبخشند، و به او هدف میدهند: مبارزه با شبکهای پنهان بهنام «دسته» یا همان Proto-Templars.
اما مسیر ساده نیست. باسم در طول بازی متوجه میشود که همهچیز آنطور که فکر میکرد نبوده. حقیقتهایی از گذشته، نقش خودش در آینده، و حتی ذات فرقهای که به آن پیوسته، زیر سوال میروند. Mirage بیش از آنکه درباره ترور باشد، درباره شک است. درباره تردید به ساختارهایی که سالها به آنها ایمان داشتهایم.
طراحی گیمپلی کلاسیک بدون نوآوریهای لازم برای بازسازی یک ژانر کهنه
Mirage از لحاظ ساختاری، به نسخههای اولیه سری شباهت دارد. تمرکز آن بر مخفیکاری، ترور، گشت شهری و فرارهای دقیق است. سلاحهای محدودند، درخت مهارت بسیار ساده شده، و روند پیشرفت کاراکتر بر مبنای ماموریتهای داستانی شکل میگیرد.
اما مشکلی که وجود دارد، کمبود نوآوری و تنوع است. سیستم مبارزه بسیار سادهسازی شده، هوش مصنوعی ضعیف است و مراحل به سرعت تکراری میشوند.
در حالیکه انتظار میرفت Ubisoft با تجربه بیش از یک دهه، این سبک را بهروزرسانی کند، Mirage بیشتر شبیه تکرار نسخه اول در پوست تازه است.
سیستم مبارزه: سادگی بیش از حد، بدون عمق استراتژیک یا تکامل
یکی از مواردی که در Mirage بیشترین انتقاد را بهدنبال داشت، مکانیکهای مبارزه است. این نسخه تلاش کرده تا به سبک کلاسیک سری بازگردد؛ با تمرکز روی پارری (ضربهگیری)، ضدحمله، و استفاده محدود از ابزارها. اما در عمل، سیستم مبارزه نه به اندازهی نسخههای ابتدایی سری حس تاکتیکی دارد، و نه مثل نسخههای جدید مثل Valhalla یا Odyssey عمیق و متنوع است.

مشکلات اصلی مبارزه در Mirage:
دشمنان از هوش مصنوعی پایین برخوردارند و اغلب حرکات تکراری دارند
بیشتر مبارزات با چند پارری ساده به پایان میرسند
قابلیت ارتقا و شخصیسازی مبارزات بسیار محدود است
مبارزهها بهجای چالش، بیشتر به آزمون ریتم شبیهاند
اگرچه قابلیتهایی مانند استفاده از چاقوی پرتابی، بمب دودزا، مینای صوتی و عقاب برای ردیابی دشمنان اضافه شدهاند، اما این ابزارها عملاً تأثیر چندانی در عمق گیمپلی ندارند و اغلب فقط سرعت انجام ماموریت را بالا میبرند، نه تنوع آن را.
غیبت مکانیکهایی مثل:
مهارتهای ترکیبی
مبارزه با باسفایتهای واقعی
تعاملهای محیطی پیشرفته
باعث شدهاند Mirage از نظر فنی، مبارزهای سطحی، تکراری و بدون هیجان را ارائه دهد.
عناصر فرهنگی ایرانی و شرقی در بازی، با نگاهی کوتاه اما اثرگذار
Mirage پر است از نمادهای فرهنگی منطقهی ما:
-پارچهها و لباسهایی با نقشهای ایرانی
-اشارات مستقیم به الموت و قزوین
-طراحی حیاطها، خانهها، بازارها و کاروانسراها
-موسیقی با استفاده از سازهای سنتی شرق
-خطاطیهایی با شعر و آیات مذهبی
-در شهر بغداد تعدادی از شهروندان فارسی حرف می زنند.
اینها نشان میدهد که سازندگان در طراحی هنری توجه ویژهای به منطقهی جغرافیایی شرق اسلامی و ایرانی داشتهاند. اما باز هم بازی در بهرهبرداری از این منابع برای روایت یا عمق داستانی ناکام مانده و تنها جنبهی تزئینی دارند.
کیفیت هنری، نورپردازی و صداگذاری در خدمت فضاسازی؛ اما محدود در مقیاس Mirage از نظر طراحی هنری واقعاً درخشان است. نور خورشید روی گنبدهای طلایی، سایهی نخلها در کوچههای باریک، و صدای زندگی در بازارها، حس بغداد تاریخی را به خوبی منتقل میکنند.

اما در اینجا هم محدودیتهایی به چشم میخورد:
تکرار محیطها
تعداد اندک دیالوگهای NPCها
کمبود تعاملات انسانی
اگرچه طراحی صوتی با کیفیت است، اما تنوع آن به اندازه کافی نیست و بعد از چند ساعت حس زندهبودن جهان بازی افت میکند.
✅ نکات مثبت Assassin’s Creed Mirage
✔️ بازگشت موفق به فضای مخفیکاری کلاسیک
✔️ طراحی تاریخی دقیق بغداد و المانهای شرقمیانه
✔️ موسیقی سنتی زیبا با فضای فرهنگی شرقی
✔️ شخصیتپردازی متفاوت و چندلایه برای باسم
✔️ مدت زمان مناسب برای مخاطبان دنبال تجربه متمرکز
❌ نکات منفی Assassin’s Creed Mirage
❌ تکرار سریع گیمپلی و فقدان نوآوری در طراحی مراحل
❌ ضعف شدید هوش مصنوعی دشمنان
❌ روایت نیمهکاره و استفادهنشده از پتانسیل داستانی
❌ استفاده سطحی از عناصر فرهنگی ایرانی و شرقی
❌ نبود عمق در مکانیکهای مبارزه، انتخاب و دیالوگ
نظر شخصی منتقد: Mirage مثل سایهای از گذشته است، نه نسخهای از آینده
به عنوان کسی که سالها با این سری بزرگ شگفتزده شده، باید بگم Mirage نتونست اون چیزی باشه که انتظارش رو داشتم. نه تنها نوآوری خاصی ارائه نداد، بلکه حتی در بازگشت به ریشهها هم شجاعت یا خلاقیتی تازه نداشت.
Ubisoft در این نسخه نه تجربهی اکشن مدرن ارائه داد، نه یک بازسازی اصیل و بااحساس از روزهای طلایی سری. همهچیز آشنا بود، انگار Mirage تنها تکرار نسخه اول با گرافیک بهتر بود. مبارزات ساده، داستان کمرمق، و استفاده سطحی از فضای فرهنگی، باعث شد بهعنوان یک طرفدار قدیمی، امیدم به این بازگشت کلاسیک کمرنگ و طعم تجربهام تلخ بشه.
Mirage بیشتر یک یادآوری بود – یادآوری اینکه چقدر این سری میتونه شاهکار باشه، و چقدر ممکنه از آن فاصله بگیره، وقتی فقط به فرمولهای تکراری وفادار بمونه.

باقی تصاویر را میتوانید از سایت IMDB ببینید.
جمعبندی نهایی: Mirage، بازیای زیبا اما ناتمام؛ فرصت بزرگی که دود شد
Assassin’s Creed Mirage بازیایست که با نیت خیر شروع میشود؛ بازگشت به ریشهها، احترام به میراث فرهنگی، و تمرکز بر روایت انسانی. اما در عمل، تبدیل به تجربهای متوسط میشود. یک بازی زیبا، اصیل، اما کمرنگ و محدود.
برای بازیکنان ایرانی، Mirage حتی پتانسیل بیشتری داشت. حضور بغداد، اشاره به الموت، و معماری و زبان ایرانی – همه در دسترس بودند. اما این میراث عظیم، تنها به عنوان پسزمینه استفاده شد، نه سوخت اصلی روایت.
در پایان، Mirage یک نامهی عاشقانه به گذشته است، اما نامهای که نیمهکاره رها شده.
نظر شما در مورد این نسخه از سری بازی های اساسینز کرید چیه؟
