A Working Man کلیشه در سینما؛ خوب یا بد؟
کلیشه در سینما بهعنوان یک مفهوم بار معنایی منفی دارد و غالباً به تکرار و یکنواختی اشاره میکند. زمانی که صحبت از کلیشهای شدن موضوعی میشود، اولین چیزی که به ذهن بیننده میرسد، تکراری بودن است که میتواند خستهکننده باشد. این موضوع نه تنها در سینما، بلکه در دیگر مدیومهای هنری نیز مطرح است. هنگامی که میگوییم یک فیلم کلیشهای است، بهطور طبیعی بار منفی آن را احساس میکنیم. اما سینما این قابلیت را دارد که کارگردانان با استفاده از موضوعات کلیشهای، آثار هنری جذاب و خلاقانهای خلق کنند.
قدرت فرم در سینما
در سینما، موضوع و مفهوم در درجات پایینتری نسبت به فرم قرار دارند. فرم، احساسات و حسهای مختلفی را در مخاطب ایجاد میکند. ایجاد حس، هیچگاه از طریق محتوا و مفهوم که زمین بازی عقل هستند، انجام نمیشود، بلکه چگونگی روایت و بیان است که این محتوا و مفهوم را به دل انسان میبرد و حس تولید میکند. بنابراین، حتی اگر موضوع یک فیلم بهشدت کلیشهای باشد، یک کارگردان ماهر میتواند با نوع روایت خود، خستگی را به سرگرمی تبدیل کند و اگر این روایت بهخوبی اجرا شود، به یک اثر هنری تبدیل میشود.

بررسی فیلم A Working Man
فیلم A Working Man فرصتی را برای بررسی موضوع کلیشه در سینما فراهم میکند. مقدمه فیلم بهخوبی طراحی شده و شخصیت «لوون» (با بازی جیسون استاتهام) بهصورت تیپیکال معرفی میشود. او کهنهسرباز و سرکارگر یک پروژه ساختمانی است، روابط خوبی با سایر کارگران دارد و کارفرما و خانوادهاش نیز به او احترام میگذارند. کارگردان دیوید آیر با ایجاد این روابط، احساس همبستگی و رهبری را بهخوبی به تصویر میکشد.
ارتباطات و تعلیق
در مقدمه فیلم، نحوه ارتباط «لوون» با کارگران و خانواده کارفرما بهخوبی نشان داده میشود. صحنههایی چون آوردن غذا برای کارگران و حلقه اتحاد در آغاز کار، تصویرگر رهبری است که نهتنها کارگران را بهخوبی هدایت میکند، بلکه همبستگی میان آنها را نیز به تصویر میکشد. این ارتباطات میتوانند در ادامه داستان به بذرهای تعلیق تبدیل شوند، بهویژه زمانی که «جنی» (دختر کارفرما با بازی آریانا ریواز) ربوده میشود.

نقاط ضعف در روایت A Working Man
با وجود مقدمه قوی، فیلم در روایت بدنه اصلی داستان، یعنی پس از ربوده شدن «جنی»، ناموفق عمل میکند. انگیزه «لوون» برای اقدام به مقابله با ربایندگان باید برای مخاطب قابل قبول باشد. اگرچه کارگردان شخصیت «لوون» را بهخوبی ساخته است، اما نیاز به پرداخت بیشتر به رابطه او و «جنی» احساس میشود تا مخاطب بتواند با قهرمان داستان همذاتپنداری کند.
آنتاگونیستهای ضعیف
یکی دیگر از مشکلات فیلم، شخصیتپردازی آنتاگونیستها است. گانگستری که با پوشش عجیب و روابط پدرخواندگی ابتدایی معرفی میشود، بههیچوجه شخصیتپردازی مؤثری ندارد و این باعث میشود که نبرد قهرمان داستان با ربایندگان «جنی» بهطور قابل توجهی ضعیف و غیرمؤثر به نظر برسد.

